نابینای توام
به خط بریل میخوانمت
شهرزاد قصه گوی هزار و یکشب شبهای تنهایی من
دوباره میسرایمت
به خط عبری نانوشته
تا دوباره دوستت بدارم
و فاتح لبهای تابستانیت بشوم
تا مست در آغوشت ایستاده جان بدهم
و به نام نامی تو
هزاران غزل
بدون قافیه ناسروده بماند
تا شهرآغوشت
دوباره تا سحر برای من باز بماند


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها