درود ، مهربانو اسحاقی عزیز

شعرِ بس زیبایتان:
* با:
۱- تشبیه استثنایی " فرهاد چشم"
۲- ایهام تناسب "شیرین"
۳- مراعات نظیر شب و خواب و خیال
۴- واج آرایی کسره،
آغاز خوشی دارد.
* وزن و قافیه اش بسامان است.
* یکی از جاهایی که شاعر اختیار دارد مصوت کوتاه را بلند محسوب کند ، کلمهء " نه" است.پس: 
نَ  چ  گو  نِ
فا  ع  لا  تن
* فراموش شدن (فعل مجهول مخفف) صحیح است ولی "فراموشِ کسی شدن" ، خیر.
موضوع،فراموشِ من شد: م ، مضاف الیه شده است; در حالی که معنی  نمی دهد. ولی در شکل پیشنهادیِ 
روزی فراموشت کنم ، ت ، مفعول برای فعل مرکب " فراموش کردن"
است: تو را فراموش کنم
* پلک بستن به روی چیزی: کنایه
* " رنگ زردی ها" و "شب نخوابی ها" را باید به صورت یک کلمهء مرکب خواند و صحیح اند.
* " انگیزه" ، هم به معنی" سبب "، مناسب است هم " برانگیزنده".
تب و دارو: مراعات نظیر
* طالع و کف بینی و فال ، مراعات نظیر زیبایی ساخته اند.
* در بیت آخر: 
مصراع اول ، تلفیق کلمات کنار یکدیگر، تعقیدِ معنایی پدید آورده است.
مصراع دوم:
"پروین " با ایهام زیبایش : 
۱- یادآور " خوشهء پروین" (عِقد ثریا) ست و متضمن تشبیه است .
۲- تخلص شاعر است و آرایهء  "حسن تخلص" ساخته است.لذا این غزل ، هم "حسن مطلع" داشت هم" حسن مقطع"( حسن ختام)
احسنت محمد رضا زرسنج


"خوشه های اشک پروین"

 در شب فرهاد چشمم خواب شیرینم تویی
آنکه او را در خیال خویش می بینم تویی

نه چگونه می شود روزی فراموشم شوی
هم نماز واجب و هم رسم و آیینم تویی

پلک می بندی به روی رنگ زردی های من
خوب من
     انگیزه ی اندوه سنگینم تویی

در تبم
      در آتشم
       از عشق
        می سوزم
               هنوز
بی خبر از حال من داروی تسکینم تویی

طالعم را از خطوط دست هایم خوانده ای
فالی از حافظ نمی گیرم که کف بینم تویی

آه چشم شهرزاد شب نخوابی های من
در دل شب خوشه های اشک پروینم تویی

#پروین_اسحاقی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها